دفتر یلدای دیگری بسته شد با تموم خوشیا و بدیا دلمون هنوز غم داشت بهتره بگم شب یلدا در کنار همه ی خوشی هامون به یاد آدمایی بودیم که یلدا نداشتند آدمایی که سفره ای نداشتند تا به خاطرش شاد باشند به یاد اونایی بودیم که توی این سرما ی اول زمستون خونه هم نداشتند چه برسه به یلدا بچه هایی که با عکس میوه ها توی رویاشون یلدا گرفتند پدرایی که به خاطر نداری تقویمُ از ذهن بچه هاشون حذف کردند مادرایی که بچه هاشونُ شب یلدا زودتر از همیشه به خوابیدن دعوت کردند تا نفهمند
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت